مقدمهابراهیممناسکمطالعاتبازدیدهامدینة النبیپخش زنده






مقام ابراهيم

دیگر از اعمال و مناسکی که به عنوان «شعائر» حج انجام می‌شود، دو رکعت نمازی است که پس از طواف، در محلی که «مقام ابراهیم» نامیده شده بجای می‌آورند. حاجیان را اعتقاد براین است که در ا ین نقطه جای پای حضرت ابراهیم(‏ع) که از آنجا خانه را بنا می‌کرده باقی است. اما در حقیقت نه جای پائی در آنجا وجود دارد و نه ممکن است بعد از هزاران سال چنین اثری باقی مانده باشد و نه اصولا جای پای انسان بر سنگ نقش می‌بندد!

از آن گذشته، کسی که خانه‌ای را بنا می‌کند،هیچگاه در نقطعه‌ای ثابت باقی نمی‌ماند، بلکه دائماً در اطراف بنا گردش می‌کند تا همه جوانب آن را بالا بیاورد.

حقیقت این است که چنین عبادتی به فرمان الهی، که در کتابش به آن تصریح شده، انجام می‌شود. آنجا که فرمود: «واتخذوا من مقام ابراهیمَ مُصَلی» (از مقام ابراهیم مصلائی برگیرید – بقره ۱۲۵‏)

«مقام ابراهیم» نزد خداوند دارای آن چنان منزلتی است که وقتی می‌خواهد آیات بینات حج را معرفی کند، گوئی همه آن آیات و نشانه‌ها را در «مقام ابراهیم» متبلور و خلاصه و مجتمع می‌بیند که فقط نام همین عمل را می‌برد. فیهِ آیاتٌ بیّناتٌ مقامُ ابراهیمَ (در آنجا نشانه‌های بس آشکار است؛ مقام ابراهیم) آل‌عمران ۹۷. «مقام ابراهیمی‏» که در دنباله‌اش می‌فرماید: «و من دَخَله کان امِناً» (هرکس به آن درآید ایمن خواهد بود) یعنی برای رسیدن به امنیت واقعی و نجات از شرور و شیطان باید در این وادی گام گذاشت!

به راستی چه رمز و راز، و چه نماد و نشانه‌ای در ا ین سمبل و «شعار» حج نهفته است که خلاصه و عصاره حج نامیده شده و دخول در آن ضمانت‌بخش ایمنی مطلق شمرده شده است.

آیا فقط دو رکعت نماز برای اجابت فرمان: «واتخذوا من مقام ابراهیمَ مُصَلی»!؟

که اگر چنین بود به جای «من مقام ابراهیم» باید «فی مقام ابراهیم» و به جای «مصلی» باید «صلوة‏» را می‌گذاشت.
نه اینکه به این نماز نیازی نیست و نظر چیز دیگری است، ا ین نماز نمادی است که باید ما را متوجه «مقام ابراهیم» کند. علامت ویژه و سمبلی است که سمت و سوی توحید ابراهیمی را نشان می‌دهد.

‏«مقام» چیست و معنای لغوی آن چه مفهومی دارد؟ آ یا فقط مکان و موضع ایستادن؟ آنطور که اغلب مترجمین و مفسرین معنا کرده‌اند، یعنی همان جای پای ابراهیم به هنگام بالا آوردن د یوارهای کعبه، یا محل و موقعیت اقامت او در حوالی خانه؟ در این صورت چه پیامی برای ما دارد و چه «شعاری»« را القاء می‌نماید؟

بهتر است به قرآن مراجعه کنیم و معنای جامع این کلمه را که گوئی اسم زمان و مکان قیام، یا مصدر میمی آن باشد، با توجه به کلیه مواردی که در کتاب به کار رفته است استخراج نمائیم.

‏رویهمرفته ۱۶ ‏بار کلمه«‏مقام» در قرآن به کار رفته است (مستقل یا با ضمائر) که به غیر از یک مورد که همان معنای مکان و محل قرارگرفتن را افاده می‌کند در بقیه موارد تماماً معنای جامع‌تری دارد از جمله:

۱ - کلمه «مقام» به معنای منزلت الهی (علم، قدرت، احاطه، مراقبت، جزای الهی و...)
(الرحمن ۴۶) وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ (برای آنکس که از مقام پروردگارش بیم داشته باشد دو بهشت موجود است)

(نازعات ۴۰) وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ... (اما آنکس که از مقام پروردگارش بیم داشته و نفس خویش از هوای دل بازدارد...
(ابراهیم ۱۴) ... ذَٰلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ (این جزا برای کسی است که از مقام من بیم داشته و از هشدارهای من بترسد.)

۲ - ‏به معنای منصب و موقعیت‌های شغلی وکاخ‌های سلطنتی
(دخان ۲۵ و ۲۶) كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ (چه بسیار باغ و بوستان و چشمه سارها و زراعت‌ها و ‏مقام‌های کریمی که آنان (آل‌فرعون) به جای گذاشتند و هلاک شدند)

۳ - به معنای پست و مقام و نقش اجرائی
(صافات ۱۶۴) وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ (هیچیک از ما - فرشتگان - نیست که مقام و وظیفه مشخص و معلومی نداشته باشد.)

۴ – به معنای «موقعیت» و «مکانت» زندگی
(دخان ۵۱) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ (پرهیز کاران در موقعیت ایمنی (در بهشت) هستند)

(مریم ۷۳) قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا (کافران گفتند به راستی کدامیک از ما دو گروه از نظر مقام اجتماعی و محفل و مهمانی بهتراند)

۵ – به معنای نقش و وظیفه
(مائده ۱۰۷) فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا (اگر آن دو وصی خیانت کردند دو نفر د یگر به وظینه آنها قیام کند) .

۶ – به معنای درجات معنوی
(اسراء ۷۹) عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا (امید است - با اقامه نماز شب - پروردگارت تو را به درجه معنوی بالائی ‏برانگیخته نماید).

۷ - ‏به معنای قیام علیه شرک و گمراهی
(یونس ۷۱) إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ (اگر قیام من در راه حق و تذکراتم به نشانه‌های خدا برای شما گران است...) .


همانطور که ملاحظه می‌نمانید، کلمه «مقام‏» در معانی گسترده: منصب و موقعیت اجتماعی، پست و مقام اجرائی، وضعیت زندگی، نقش و وظیفه، درجات معنوی و جایگاه رفیع روحانی انسان آمده است.

از همه مهمتر و نزدیک‌تر به مفهومی که در آیه «وَاتّخذوا مِن مَقامِ ابراهیمَ» ‏آمده است، بند ۷‏ از آ یات فوق است که کلمه «مقام» عیناً در شأن حضرت نوح آمده است.

...يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ...
...ای قوم من اگر بر شما «مقام من» و تذکراتم به آیات خدا گران می‌آید، من بر خدا توکل کردم...

معنای «مقام» در ا ین آیه دقیقاً قیام به حق و ایستادگی در برابر بت یا هر گونه ارباب باطل است که مقام نبوت آن حضرت ایجاب می‌کرده با آن مبارزه کند.

و اینک «مقام ابراهیم» که باید از آن مصلائی اتخاذ کنیم! ...مصلّی، صلوة نیست، و صلوة هم نماز نیست! نماز یکی از ‏مصادیق صلوة، یا بهتر بگونیم عالی‌ترین شکل آن است که به ما تعلیم داده شده، وگر نه معنای صلوة، اعم از نماز است و هر گونه اقبال به خدا و روی آوردن به او، از جمله دعا و مناجات و حتی عمل صالح، را شامل می‌شود. «مصلا»» نیز مکان و موقعیت یا دستگیره‌ای است که به «وسیله» آن و با «اخذ» آن می‌توان به خدا نزدیک شد. به این ترتیب از مقام ابراهیم مصلائی اتخاذ کردن یعنی از گلستان او شاخه‌ای چیدن، از عطر او بوئیدن و شامه را طراوت گل بخشیدن، از آب حیاتش جرعه‌ای نوشیدن و تشنگی جان را سیراب کردن، به جمالش نگریستن و چشم بصیرت را باز کردن، به سخنش گوش فرا دادن و عقل و خرد را بکار بستن.

‏این معانی را چه زیبا شاعر عارف ما در مقام پرستش از حاجیانی که در ظواهر و آداب و تشریفات صوری حج متوقف مانده بودند سروده است. ‏با این تفاوت که اگر به سمبلیک بودن حج توجه می‌کرد معشوق را در همان جا عیان‌تر می‌دید.

‏ای قوم به حج رفته کجائید کجائید

معشوق همین جاست بیائید بیائید

یک شاخه گل کو اگر آن باغ بدیدید

یک گوهر جان کو اگر از بحر خدائید
 

از مقام ابراهیم مصلائی گرفتن یعنی؛

  • از توحید پاک و خالص و حنیف‌وار او تحفه‌ای برگرفتن
  • از تسلیم و تبعیت بی چون و چرای او نسبت به «ربّ العالمین»‏، مهاری برنفس سرکش و طغیانگر و نافرمان خود زدن
  • از بت شکنی و برائت او از شرک، شخصیت توحیدی ساختن
  • از وفای او به عهد و پیمان الهی، پرستش انحصاری خدا کردن و از احسان و نیکوکاری‌اش اسوه‌ای گرفتن
  • از آزاد اندیشی و منطق برتر و برهان قاطعش آزادگی و استقلال رأی یافتن
  • از جانبازی‌اش در راه حق و ایثارش، جرأت و جسارت حق‌گوئی یافتن.
  • و بالاخره از مهر و محبتش، از حلم و حوصله‌اش، از تواضع و فروتنی‌اش، از شکر و سپاسش به خدا، از صفا و صداقتش، از تولی و تبرایش و از... درسی از خداشناسی گرفتن
     

و اما چرا از ابراهیم!؟

  • برای این که پدر ما بود و نام «مسلمان» را همو، از گذشته‌ای دور، بر ما گذاشته است
  • برای این که ‏شریعت ما آئین و «ملة» ابراهیم است که تبعیت از آنرا خداوند به پیامبر ما فرمان داده است
  • برای این که ابراهیم الگوی انسان کامل و نمونه رشد یافته آدمی است
  • برای این که ابراهیم اولین کسی است که به مقام امامت و پیشوائی انسانها رسید
  • برای این که بعثت پیامبر ما تحقق دعا و اجابت درخواست ابراهیم بوده است
  • برای این که حنیف و مسلم بود و هرگز آ لوده به شرک نگشت (حنیفاً مسلماً و ما کان من المشرکین)

و به این ترتیب از مقام ابراهیم مصلائی گرفتن، به قول دکتر شریعتی، یعنی در طول عمر یک بار نقش ابراهیم را در مناسکی که به نام او برپا گردیده و نمایشی که او رُل اول آن را داشته، بازی کردن و توحید ابراهیمی را تمرین نمودن!

و بطور خلاصه از مقام ابراهیم مصلائی گرفتن، یعنی خداپرستی را از او آموختن!

و ا ینک ا ین شما و ا ین هم مقام ابراهیم!

ابراهیم و پیامبران ذریّه او، قرن‌هاست که صحنه حیات را خالی کرده‌اند. دستاورد آنان از آن خودشان و دستاورد ما برای خودمان است و ما تنها از عمل خویش بازخواست می‌شویم.

تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ


 




آیات قرآن سخنرانی مکتوبات

كليه حقوق اين سايت محفوظ و متعلق به پيام است
Payam