مقدمه
هزاران سال از پیدایش اولین مجتمعات انسانی در روی زمین
میگذرد و در این مدت طولانی هزاران قوم و قبیله و تمدن کوچک و بزرگ در صحنه
حیات ظاهر شده و مسیر طولانی بسوی رشد و کمال را طی کرده اند. بتصریح قرآن
برای هر قومی هدایتگری بوده (۱) و امتی نگذشته مگر آنکه
«منذری» (هشدار دهنده ای از فساد و تباهی ها) در میان آنها خلاء هدایت و
راهنمائی را پرکرده است. (۲) هرچند بخاطر کثرت اقوام و
تمدنها در بستر طولانی تاریخ، تعداد این راهنمایان و هشدار دهندگان بسیار
بوده است و رقم یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر در اقوال عامه تأییدی بر
این مطلب است، با اینحال در قرآن تنها نام ۲۵ تن از آنان ذکر شده است. در
میان این پیامبران که برای هرکدام شان و فضیلتی نزد خدا است (۳) نام حضرت موسی
(۴) و سرگذشت قوم بنی اسرائیل بیش از سایر انبیاء و امت
هایشان در کتاب خدا تکرار شده است (۵) تا تجربیات
توحیدی و انحرافات این قوم بزرگ ، که تا بامروز باقیمانده اند، عبرتی برای
مسلمانان باشد. پس از حضرت موسی(ع)، نام حضرت ابراهیم(ع) از نظر آماری بیش
از سایر انبیاء در قرآن آمده است.(۶) با این تفاوت که ماجرای شگفت انگیز
حضرت موسی و تکرار فراوان نام آن پیامبر عمدتاً در ارتباط با رسالت نجات
بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان و پایه گذاری امتی مستقل و موحد بوده است،
که جنبه اجتماعی و قومی آن بر ذکر ویژگیهای فردی رسول غالبیت داشته است، در
حالیکه در مورد حضرت ابراهیم شخصیت مستقل آن بزرگوار، سوای روابط اجتماعی و
احتجاج انسان نمونه و الگو و اسوه ایمان و اسلام برای تمامی عصرها و نسل ها
نصب العین ابدی ساخته است. هرچند در سوره های مختلف قرآن متناسب با موضوع و
مقصود سوره، از پیامبرانی نام برده و آنها را بعنوان مصداق و مدل عالیقدری
از اخلاق و ارزشهائی که در آن سوره محور اصلی بوده، معرفی کرده است (۷) اما
هریک از آنها با آنکه در زمینه های مختلف رشد و کمال به تعالی رسیده بودند،
تنها در یک یا چند صفت بعنوان اسوه و «سمبل» در قرآن مطرح شده اند. در
حالیکه در مورد حضرت ابراهیم(ع) این امر جامعیت و عمومیت داشته و صفات و
کمالات متعددی از آنحضرت بنمایش گذاشته شده است. بطوریکه در هر سوره ای که
فرازی از زندگی حضرت ابراهیم نقل گردیده ، دقیقاً او را بعنوان مصداق و
معلم صفت و ارزشی که محور آن سوره قرار گرفته معرفی کرده است، دلیل این امر
را باید در توفیق آن پیامبر در امتحانات متعدد و دشوار الهی یافت، آنچنان
که در سوره بقره بیان شده، وقتی خداوند ابراهیم را با «کلمات» (۸) مدرسه با
عالیترین نمره گذرانیده باشد، همه ابتلائات را باتمام رساند، شایسته و
مخاطب «انی جاعلک للناس اماما» گردید. از کلمه «اماما» که برای نخستین بار
توسط خداوند برای یک انسان «جعل» شده است و معنای لغوی آن که رهبر و پیشوا
و جلودار هر قوم است (۹)میتوان فهمید که ابراهیم بطور مطلق در همه ابعاد
انسانی و ارزش های معنوی شایستگی پیشوائی داشته و بعنوان مثال عالی و مدل
کامل کمالات انسانی برای «ناس» معرفی شده است. نکته دیگر اینکه کلمه «امام»
با «امت» لازم و ملزوم یکدیگراند و اصل هر دو کلمه از ریشه «امّ» بمعنای
«قصد» است، امت به گروهی از انسانها اطلاق می گردد که هدف و مقصد واحدی
(اعم از خوب و بد) داشته باشند و امام کسی است که امت را در طریقی که
برگزیده پیشوائی می کند. با این توضیح وقتی خداوند ابراهیم را برای نخستین
بار مقام «امامت» ، که برتر از نبوت و رسالت است، می بخشد او را از هر جهت
برای هدایت مردم به راه راست شایسته اقتدا و پیروی یافته، است بنابراین بی
دلیل نیست که حتی به پیامبر خاتم(ص) که «خیر خلق اله» و دارای «خلق عظیم»
بوده و «رحمه للعالمین» معرفی شده، وحی می نماید که از شیوه ابراهیم تبعیت
کند و مسلمانان را یاد آوری می نماید که شریعتشان همان شیوه پدرشان ابراهیم
است که همه آنها را از قبل مسلمان نامیده است. (۱۰) مهمتر اینکه بعثت
پیامبر اسلام را تحقق دعا و اجابت درخواست ابراهیم از ورای قرنهای گذشته
شمرده است.
از اینجا معلوم می شود که چرا مقام و منزلت حضرت ابراهیم تا باین حد در
قرآن بالا برده شده و چرا مسلمانان مأمور شده اند در عمر خود حداقل یکبار
آهنگ خانه خدا کرده مناسک آنرا، که چیزی جز تکرار سمبلیک و شعائر گونه
مراحل به کمال رسیدن ابراهیم نیست، تکرار نمایند، (۱۱) همان خانه ای که آن
بنده خالص خدا پایخ خایش را بکمک فرزندش بالا برده تا کانون همیشگی توحید
برای عالمیان باشد.
داستان شگفت انگیز حضرت ابراهیم و نام و یاد او در ۲۵ سوره قرآن مطرح شده
که روی هم رفته حدود ۲۰۰ آیه را بخود اختصاص داده است، البته در برخی سوره
ها بتفصیل (۱۲) و در برخی با جمال و اختصار (۱۳) باین امر پرداخته است ولی
باستثنای مواردیکه بصورت گذرا و در یک آیه (۱۴) اشاره ای به نام آنحضرت شده،
در بقیه موارد ابراهیم را بعنوان قهرمان و مصداق موضوعی که در آن سوره
حاکمیت داشته، معرفی کرده است، آنچه در پی خواهد آمد تحقیقی است که این امر
را مبرهن می سازد.
۱ - رعد (۷) ... انما انت منذر و لکل قوم شاهد
۲ - فاطر (۲۴) ... ان من امه الا خلافیها نذیر
۳ - آدم- نوح- هود- صالح – شعیب- لوط – ابراهیم-
اسمعیل- اسحق- یعقوب- یونس- یوسف- موسی- هارون، عیسی- زکریا- یحیی –
سلیمان- داود- ادریس – ذالکفل- ایوب – الیاس – الیسع- محمد
۴ - اسراء (۵۵) ... ولقد فضلنا بعض النبیین علی بعض و
انینا داود زبورا
۵ - جمعاً ۱۳۶ بار نام حضرت موسی در قرآن بکار رفته
است.
۶ - ابراهیم ۶۹ بار، نوح ۴۳ بار، عیسی ۲۵ بار ، هود
۱۰ بار ...
۷ - مثل ایوب در صبر، سلیمان در شکر و تسلیم ، داود
در انابه
۸ - کلمه مفاهیم و ارزش هائی است که در وجود انسان
تأثیر می گذارد. مثل کلمه التقوی، در قرآن حضرت عیسی کلمه ای از خدا
لقب گرفته است که بر مریم القاء شده، همچنین توبه حضرت آدم را پس از
تلقی کلماتی از رب بیان کرده اس (فتلقی آدم من ربه کلمات)...
۹ - در زبان عربی به شاقول بنائی که معمار مستقیم
بودن دیوار را آن می سنجد امام می گویند.
۱۰ - حج ۷۸ ... مله ابیکم ابراهیم هو سماکم المسلمین
من قبل و فی هذا لیکون الرسول شهیدا علیکم و تکونوا شهداء علی الناس...
۱۱ - همچون عرفات، مشعر، منی، قربانی، طواف، سعی بین
صفا و مروه که اشاره بمراحل شناخت (عرفان)، درک دقیق حقایق (شعور)، غرق
شدن در جذبه عشق و آرزو (منی) ، ایثار و فداکاری (قربانی)، تلاش و توکل
یا صبر و صلوه (سعی بین صفا و مروه) دارد و بقیه مناسک و اعمال حج که
هر کدام اشاره ای به مرحله ای از مراحل مبارزه با شرک و گرایش به توحید
در وجود ابراهیم است
۱۲ - مثل سوره های : صافات ۳۱ آیه (۸۳ تا ۱۱۳) –
انبیاء ۲۳ آیه (۵۱ تا ۷۳) – شعرء ۲۱ آیه (۶۹ تا ۸۹) – بقره ۲۰ آیه (۱۲۴
تا ۱۴۱ و ۲۵۸ و ۲۶۰)- ذاریات ۱۴ آیه (۲۴ تا ۳۷) – انعام ۱۲ آیه (۷۴ تا
۸۴ و ۱۶۱) - حجر ۱۰ آیه (۵۱ تا ۶۰) – مریم ۱۰ آیه (۴۱ تا ۵۰)- آل عمران
۹ آیه (۳۳-۶۵ تا ۶۸-۸۴-۹۵ تا ۹۷)- هود ۸ آیه (۶۹ تا ۷۶)
۱۳ - مثل سوره های : ابراهیم ۷ آیه (۳۵ تا ۴۱) حج ۵
آیه (۲۶ تا ۳۰) – عنکبوت ۴ آیه (۱۶-۱۷-۳۱-۳۲) – نحل ۴ آیه (۱۲۰ تا ۱۲۳)
– زخرف ۳ آیه (۲۶ تا ۲۸)- ممتحنه ۳ آیه (۴ تا ۶) نساء ۳ آیه
(۵۴-۱۲۵-۱۶۳) ص ۳ آیه (۴۵ تا ۴۷) توبه ۲ آیه (۷۰ تا ۱۱۴) یوسف ۲ آیه (۶
تا ۳۸)
۱۴ - سوره های : احزاب (۷) – شوری (۱۳) نجم (۳۷) –
حدید (۲۶) – اعلی (۱۹)