مقدمهابراهیممناسکمطالعاتبازدیدهامدینة النبیپخش زنده






اسوه احسان

پس از سوره «حجر»، سوره «ذاریات» دومین سوره ای است که در سال چهارم بعثت به نمایش جلوه دیگری از شخصیت ابراهیم(ع) می پردازد. در هر دو سوره داستان «ضیف ابراهیم» (فرشتگان مهم او) و انحراف اخلاقی قوم لوط شرح داده شده و مأموریت ملائک را در دو زمینه (اثبات و ایجاب- نفی و سلب) بصورت: بشارت فرزند دانا برای ابراهیم و براندازی قوم مجرم و مسرف لوط نشان می دهد. البته با تفاوتهائی که بتناسب سیاق هردو سوره در نحوه بیان مطلب و انتخاب واژه ها بچشم می خورد. در سوره حجر نتیجه ای که از این جریان در ارتباط با محور سوره گرفته شده، انتخاب اصلح ابراهیم و ذریه اش بعنوان نمونه نخبه و شایسته دوام و بقاء در روی زمین برای هدفی که پروردگار اراده کرده میباشد. اما در این سوره همان داستان از زاویه و بعد دیگری برای نشان دادن مصداق«احسان» و نیکی بدیگران مورد استفاده قرار می گیرد. برای تبیین این رابطه ابتدا لازم است محور موضوعات بظاهر متفرق سوره ذاریات را پیدا کنیم آنگاه نقش داستان را در هماهنگی با بقیه موضوعات دریابیم. برای این منظور ابتدا از سوگندهای آغاز سوره مدد می گیریم. این سوگند ها تصویری از بادهای قاره ای را نشان می دهد که با وزش سهمگین و گسترده بسینه اقیانسوها ، « ذرات بخارگونه» آب را با خود حمل کرده پس از «جریان» دادن آسان توده های سنگین ابر قسم ها حرکت مقدر و هدفداری را میرساند که نتیجه آن آبیاری کردن و «رزق و روزی» دادن و خیر و برکت رساندن به خلق خدا می باشد. این رزقی است که دائماً از آسمان بر ما نازل میشود ولی شکر آنرا نمی گذاریم ( وفی السماء رزقکم و ما توعدون)(۱) خداوندی که در شکر گزاری این نعمت، ما را به احسان و اطعام نیازمندان توصیه کرده، نه تنها نیازمند این نیکی نیست (۲) که خود روزی دهنده همه خلائق و دارای نیروئی بس استوار است.(۳)

در این سوره عکس العمل بندگان در برابر «نعمت های» الهی و «رزق» رایگان او را به دو صورت کاملاً مختلف نشان می دهد، عده ای با ناسپاسی و کفران نعمت ها، راه انکار منعم و مرسلین او را در پیش می گیرند که آنها رابا عناوین: فاسقین ، طاغون، مجرمین و مسرفین معرفی کرده است، این گروه نه بخدا توجهی دارند و نه بخلق او. عده ای دیگر با شکر نعمت و شناخت منهم و تصدیق رسولان و احسان به بندگان اول، راه «تقوی»  و ترس از خدا را طی می کنند. از گروه اول، که معمولاً معدل غالب را دارند، اشاراتی بهایجاز و اختصار(۴)  به اقوام لوط ، فرعون، عاد، ثمود و نوح مینماید و بدون آنکه وارد جزئیات جریانات تاریخی مربوطه گردد، منحصراً به «اخذ» الهی و عذاب و انقراض آنها می پردازد.از گروه دوم ابتدا بصورت عام وضعیت «متقین» آنها را در بهشت با تأکید اینکه در حیات دنیائی از «محسنین» بودند مشخص می کند، سپس بطور خاص ابراهیم(ع) را بعنوان الگوی «احسان» معرفی می نماید.

کلمه «احسان» از نظر لغوی، آنانچه از موارد کاربرد آن در قرآن فمیده میش ود، دارای دو وجه معنائی نسبت بخدا و مخلوق می باشد. یکی انجام عبادات و تکالیف الهی بوجه احسن، دیگری احسان بدیگران از طریق اکرام و احترام یا انعام و انفاق بآنها. متقینی که در این سوره معرفی شده اند، هم اهل عبادت اند و هم احسان ، شب ها را بهبیداری و نماز و استغفار می گذرانند و روزها با دستگیری در ماندگان و محرومان بتعبیر معروف: « زهاد اللیل و اسد النهار (پارسایان ش و شیران روز)

ان المتقین فی جنات و عیون ، اخذ ین ما اتیهم ربهم انهم کانوا قبل ذلک «محسنین»
کانوا قلیلاً من اللیل ما یهجعون،
و بالاسحارهم یستغفرون                   (عبادات شبانه)
و فی اموالهم حق للسائل و المحروم               (عمل روزانه)

پس از این توصیف عام از «محسنین» است که به معرفی نمونه خالصی از آنها، که اسوه «احسان» بشمار می رود، می پردازد. صحنه ای که برای نمایش نکوکاری و احسان به دیگران آراسته می شود ضیافتی است که  ابراهیم برای تازه واردینی ناشناس (۵) تدارک می بیند. آنها بهنگام ورود بر ابراهیم(ع) سلام می کنند و او سلامی مفصلتر پاسخشان میدهد.(۶)، آنگاه علیرغم آنکه مردمی ناشناس بودند (قوم منکرون) با زیرکی و ظرافت، بدون آنکه مهمانان متوجه و مانع پذیرایی شوند(۷) نزد اهل خویش رفته (کباب) گوساله فربهی نزد مهمانان میآورد. چنین حسن استقبال و مهمان نوازی نسبت به بیگانه ناشناس، آنهم در عالیترین کمیت و کیفیت، دلالت بر جود و سخاوت کریمانه ای می کند که جز از اولیاء الله و بنده محسنی چون ابراهیم بر نمی آید، معمولاً مهمان ناشناس و ناخوانده را کسی تحویل نمی گیرد چه رسد بآنکه باسلام و درودی گرم و صمیمی و با آغوش باز از او استقبال نماید، پس از ورود بخانه نیز انتظار میرفت ابتدا ابراهیم مقصود و منظور آ«ها را از این ملاقات جویا گردد، اما او قبل از معارفه و مذاکره، برای پذیرائی به پستوی خانه می رود و در حالیکه می توانست با تعارفی تشریفاتی قضیه را فیصله دهد، و یا در حد رفع تکلیف بمختصری تدارک اکتفا نماید، ارزنده ترین اغذیه را برای آنها تهیه می نماید، ارزشی که گوساله در آن روزگار برای یک خانواده متوسط داشته ( و امروز نیز در روستاها همچنان دارد) بر کسی پوشیده نیست. ابراهیم پس از بریان کردن گوساله، آنرا برای تناول مهمانان، بآنها «نزدیک» می کند(۸) و با اصرار و الحاح از آنها می خواهد میل کنند (الا تأکلون) ، در حالیکه در بسیاری از ضیافت های اجباری و با رودر بایستی، از آنجائیکه صاحبخانه بر کمتر خوردن مهمان تمایل دارد، بگونه ای سفره را می چیند که حتی المقدور،در عین آنکه منظورش برآورده شده باشد، همه غذاها در دسترس مهمان نباشد و کمتر اصرار می کند کسی چیزی بخورد! اگر ابراهیم چنین اکرام و احترام و ضیافت را برای خویشاوند و دوست (که انتظار و امید جبران داشته باشد) انجام داده بود، کاری بود که از هر کریمی بر می آمد، اما هنر او در مهمان نوازی بیگانه و خلوص در خدمت بخلق خدا بود.

تصویری که با جزئیات از «ضیافت» ابراهیم در این سوره ترسیم شده، تماماً برای تکمیل تابلوی با شکوهی است که «حسن» و زیبائی را در عملکرد یک انسان موحد، مسلم و محسن بنمایش می گذارد.


۱ - آیه ۲۲
۲ - آیه (۵۷) ما ارید منهم من رزق و ما ارید ان یطعمون
۳ - ان الله هو الرزاق ذو القوه المتین
۴ - در مورد قوم لوط بتفصیل بیشتر در ۶ آیه، قوم فرعون ۳ آیه، قوم عاد ۲ آیه ، قوم ثمود ۳ و قوم نوح ۱ آیه اشاره می کند
۵ - فرشتگان گرامی خدا که به هیئت آدمی بر او وارد شده بودند.
۶ - در آیه (۲۵) سلام مهمانان تنوین مفتوح گرفته است
۷ - کلمه «راغ» در آیه (فزاغ الی اهله فجاء بعجل سمین ) بمعنای خزیدن و مخفیانه رفتن است بطوریکه توجه کسی را جلب نکند.
۸ - تأکید بر جمله «ففر به الیهم ...» در آیه ۲۷ حامل منظور ظریفی است.




آیات قرآن سخنرانی مکتوبات

كليه حقوق اين سايت محفوظ و متعلق به پيام است
Payam