مقدمهابراهیممناسکمطالعاتبازدیدهامدینة النبیپخش زنده






آزاد انديشى
اعراض از اهتداء و اقتداء به افکار و آراء آباء و اجدادی

در سال پنجم بعثت اشاره کوتاه دیگری در سه آیه بشرح ذیل (در سوره زخرف) بحضرت ابراهیم می شود:
و اذقال ابراهیم لابیه و قومه اننی براء مما تعبدون
الا الذی فطرنی فانه سیهدین
وجعلنا کلمه باقیه فی عقبه لعلهم یرجعون

ارزش اشارات فوق و آنرا در ارتباط با محورهای اساسی سوره هنگامی می فهمیم که قبلاً مروری بر مهمترین مطالب و موضوعات سوره، کرده باشیم. مضمون اصلی این سوره همانند اغلب سوره های مکی بحث شرک و توحید و مبارزه علیه مبانی بت پرستی در اشکال و انواع آن است. گفتار را از نقل نظریات و اعمال معاصرین پیامبر آغاز می کند و اندیشه شرک آمیز آنها را در اتخاذ ملائک، که مخلوق و عبد خدا هستند، و عبادت آنها بعنوان دختران خدا و عامل موثر شناختن آ«ها در شفاعت و کارگزاری امور دنیا و آخرت را مورد مذمت قرار دهید و علت این انحراف را که نه به علمی متکی است و نه به کتابی آسمانی، در تقلید و پیروی کورکورانه از افکار و آراء آباء اجدادی و رهیابی بر آثار فکری و فرهنگی آنها نشان می دهد ( بل قالو انا وجدنا ابائنا علی امه و انا علی اثارهم مهتدون) (۱) بدنبال این آیه اضافه می نماید:

«همواره چنین بوده است که هر رسولی برای «انذار» مردمی ارسال می کردیم، مرفهین و مالداران آن دیار علیه پیام آور توحید موضع گرفته، بر پیروی از آثار و عقاید پدران پافشاری می کردند و علیرغم احتجاج و استدلال پیامبران بر باطل بودن افکار باستانی آنها و برتر بودن بیناتی که از جانب خدا آورده بودند، بازهم با لجاج و عناد رسالت آنها را انکار می کردند (۲) و بدلیل همین تکذیبشان نیز منقرض و مضمحل گشته از صحنه هستی دفع و طرد میشدند» (۳)

با چنین مقدماتی از تقلید و تبعیت حاکم بر جوامع انسانی است که ابراهیم(ع) بعنوان انسانی آزاده و رشد یافته (۴) و مستقل مختار، شخصیت خود را آشکار می کند و علیرغم مردم مقلد معاصر خویش و گذشتگان، مراتب بیزاری و برائت خود را نسبت بآنچه پدر و قومش می پرستیدند صریحاً اعلام می دارد (و اذقال ابراهیم لابیه و قومه اننی براء مما تعبدون) و با کشف رابطه خلق و هدایت(۵) می ففمد تنها آفریننده انسان که آگاه از اسرار درونی و احتیاجات مادی و معنوی و مصلحت دنیائی و اخروی آدمی است، می تواند هدایت کننده او (۶) باشد و بهمین دلیل امید هدایت خود را به کسیکه می بندد که پدید آورنده اش (۷) می باشد (الا الذی فطرنی فانه سیهدین) و خداوند نیز همین رابطه را که کلید فهم توحید و رمز شناخت ربوبیت و رحمانیت می باشد (۸)، «کلمه باقیه» ای در نسل ها و عصرهای آینده (و به دوش ذریه برگزیده ابراهیم بعنوان پرچمداران توحید) قرار می دهد تا شاید گمراهان از شرک و رهجوئی از ارباب متفرق دنیائی برگردند (وجعلنا کلمه باقیه فی عقبه لعلهم یرجعون)

پس از اشاره کوتاهی که در این سوره بحضرت ابراهیم(ع) شده، در آیات بعد با تفصیل بیشتری به «کلمه باقیه» ای که در رسالت حضرت موسی و حضرت عیسی (دو شریعت عمده امروزی) تجلی کرده می پردازد و در هر دو داستان همان محور شرک و انحراف از «ربوبیت» و «رحمانیت» را، که به تقلید و تبعیت از غیر خدا منجر میشود، تعقیب می نماید، در داستان موسی(ع) و فرعون، اولین کلامی که آن حضرت مأمور می شود صریحاً به فرعون و درباریانش اعلام نماید، رسالتش از جانب رب العالمین است (ولقد ارسلنا موسی بایاتنا الی فرعون و ملائه فقال انی رسول رب العالمین). اما با وجود معجزات متعددی که موسی برای آن مردم می آورد، آنها فریب تبلیغات و ترفندهای فرعون را که مالکیت خود بر کشور پهناور مصر و نهار ها (ی ناشی از رود نیل) را در برابر فقر ظاهری و لکنت زبان موسی برخ آنها می کشید، می خورند (۹) و با ذیل و خوار شدن در برابر خواسته های دنیائی و خروج از حریم الهی (فسق) با طاعت او گردن می نهند (۱۰)، همان راهی که اقوام گذشته با اقتدای به افکار و آثار آباء و اجدادی طی کرده، و ابراهیم بعنوان آزاده ای استثنائی علیه آن بتنهائی قیام می کند.

در داستان حضرت عیسی بن مریم نیز گمراهی را درانحراف از توحید و درک نکردن نقش «رب» (۱۱) و ربوبیت جهان شمول او می شمارد که امت واحده او را گرفتار تفرقه و تشتت متعدد (احزاب) نمود و هر گروهی بجای تسلیم به «رب»، مرید و مقلد مفتی و مقتدائی شدند. (۱۲)


۱ - آیه ۲۲- ما پدران خویش را بر عقاید و آئینی یافته ایم و البته ما هم در پی آنها بر هدایت هستیم.
۲ - آیات ۲۳ تا ۲۵- و کذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریه من نذیر الافال مترفوها انا وجدنا ابائنا علی اثارهم مقتدون- قال اولو جئتکم باهدی مما و جدتم علیه آبائکم قالوا انا بما ارسلتم به کافرون – فانتقمنا منهم فانظر کیف کان عاقیه المکذبین
۳ - معنای انتقال الهی (افنتقمنا منهم) مشیت او در طرد و دفع موانع و مزاحمین هستی و حیات مادی و معنوی دیگران است وگرنه خداوند منزه از احساسات کینه جوئی و انتقام گیری بشری است.
۴ - سوره انبیاء آیه ۲۱ و لقد آتیناه ابراهیم رشده من قبل و کنا به عالمینآیسیش
۵ - در سوره شعراء نیز درک رابطه خلق و هدایت را از ابراهیم نقل می کند: الا الذی خلقنی فهو یهدین)- در آیات متعدد دیگری نیز این اصل صریحاً بیان شده است. ازجمله: طه ۵۰ (از زبان حضرت موسی) قال ربنا الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی. اعلی (۲ تا۴) سبح اسم ربک الاعلی، الذی خلق فسوی، والذی قدر فهدی، عبس (۱۹) من نطفه خلقه فقدره ثم السبیل یسره.
۶ - مشرکین برحسب آیات ۹ و ۸۷ همین سوره علیرغم آنکه خلقت آسمانها و زمین و حتی خلقت خودشان را به خداوند نسبت می دادند و حتی او را با صفت «عزیز العلیم» نیز می شناختند رابطه خلقت و هدایت را درک نکرده منکر وحی و رسالت و کتاب هدایت میشدند: آیه (۹) لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض لیقولن خلقهن العزیز العلیم – آیه (۸۷)‌و لئن سئلتهم من خلقهم لیقولن الله.
۷ - در اینجا ابراهیم کلمه «فطرنی» را بجای «خلقنی» بکار می برد، معنای فطر، انشاء و اختراع و پدید آوردن چیزی است که قبلاً موجود نبوه، در حالیکه در خلقت تکرار و تجدید وجود دارد، این نکته ظریفی است که در ذهن نکته بین ابراهیم گذشته است.
۸ - با آنکه نام «الله» در کل قرآن از بقیه اسماء و کلمات (الهی و غیر الهی) بیشتر بکار رفته، است در این سوره تنها سه بار (آیات ۸۷ و ۶۴ و ۶۳) این نام را مشاهده می کنیم. در حالیکه «رب» مضاف ۱۴ بار و «رحمن» ۷ بار (آیات ۱۷-۱۹-۲۰-۳۳-۳۶-۴۵-۸۱) بکار رفته است که دومی پس از سوره مریم مقام دوم را در کل قرآن دارد.
۹ - آیه (۵۱) تا ۵۳ و نادی فرعون فی قومه قال یا قوم الیس لی ملک مصر و هذه الانهار تجری من تحتی افلا تبصرون – ام انا خیر من هذا الذی هو مهین و لایکادیبین – فلولا القی علیه اسوره من ذهب اوجاء معه الملائکه مقربین
۱۰- آیه ۵۴ (فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوما فاسقین)
۱۱- آیه ۶۴ (کلام حضرت عیسی(ع) ان الله هو ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم
۱۲- آیه ۶۵ (فاختلف الاحزاب من بینهم فویل للذین ظلموا من عذاب یوم الیم




آیات قرآن سخنرانی مکتوبات

كليه حقوق اين سايت محفوظ و متعلق به پيام است
Payam