مقدمهابراهیممناسکمطالعاتبازدیدهامدینة النبیپخش زنده






انسان خارج شده از تاریکی ها بسوی نور الگوی ایمان و عمل صالح شجره طیبیه

از سوره های ششگانه ای که در قرآن مجید در کنار یکدیگر و با حروف مقطعه «الر» آغاز می شوند، (۱) چهار سوره نام انبیاء بزرگواری را گرفته اند (۲) که یکی از آنها سوره «ابراهیم» میباشد. اگر در سوره های دیگر اشاراتی به تفصیل با باجمال بآنحضرت شده است، انتظار میرود در این سوره که بنام اسوه و الگوی کامل و امام اول است، توجه و تمرکز بیشتری روی ارزشهای معنوی این انسان برتر شده باشد، و چنین هم است، رسالت همه پیامبران از نوح(ع) تا موسی(ع) را در این سوره بطور خلاصه و موجز بهمراه جمع بندی و نتیجه گیری از جریان کلی آنها در آیات معدودی بیان کرده (۳) اما در مورد ابراهیم ماجرای مربوط به مکه و امنیت و روزی خواستن برای مردم آنرا شرح و تفصیل بیشتری داده است. (۴)

سوره «ابراهیم» در اولین آیه خود که بیانگر پیام اصلی سوره است، هدف نهائی از نزول قرآن را مطابق «اذن ربوبی» که ناظر بر قانونمندی تریبت آدمی است، نجات مردم از ظلمات (کفر و شرک و نفاق و ظلم و...) و هدایتشان بسوی نور (ایمان و توحید و اخلاص و عمل صالح و...) که همان راه پروردگار عزیز و حمید است (و انسانها را به عزت و ستودگی میرساند) معرفی مینماید(۵) همچنین در سرآغاز اولین فصل سوره (۶) که تجربه تاریخی تکذیب رسولان را از دوران نوح(ع) تا موسی(ع) تشریح نموده، رسالت حضرت موسی را نیز (که بدلیل اهمیت و عظمتش در ابتدا ذکر کرده)، خارج ساختن قومش از ظلمات بسوی نور و یادآوری شان به روزهای خدائی نامیده (۷) و نشان میدهد علیرغم رنجی که رسولان الهی برای رهائی مردم از رذائل اخلاقی و تاریکیهای جهل تحمل کردند، اقوام معاصرشان بقای در ظلمات ظلم و کفر را بر خروج از این تنگنا و نجات بسوی نور ترجیح دادند. اما ابراهیم کار را که اقوام و قرون متمادی از انجام آن عاجیز ماندند یک تنه باتمام رساند و با پاره کردن پیله پندارهای باطلی که مشرکان پیرامون خود تنیده بودند، و خروج از حجابهای تیره ای که طی عصرها و نسلها بر افکار و وجدان عمومی سایه افکنده بود، بسوی نور واحد، یعنی توحید در اندیشه و عمل، حرکت کرد. بهمین دلیل در سوره ای که محور آن خروج از ظلمات بسوی نور است، در برابر اقوامی که در طول تاریخ ماندن را بر خروج ترجیح داده اند، ابراهیم نمونه و مصداقی از مهاجرت بسوی نور معرفی شده است.

در آیات ۲۴ تا ۲۶ این سوره، خداوند توحید و شرک را تحت دو عنوان «کلمه طیبه» و «کلمه خبیثه» (۸)، به شجره طیبیه. (۹) (سالم و پاک) و شجره خبیثه (بیمار و آفت زده) تشبیه کرده است، درخت سالمی که در زمین ریشه دوانده و باتکاء این ثبات و استواری شاخ و برگ در آُمان گسترانده باشد، با بهره وری کافی از مواد آلی موجود در خاک و جذب آب و آفتاب از زمین و آسمان، یکسره میوه و محصول خود را «باذن الهی» (۱۰) تقدیم نیازمندان میکند، (۱۱) اما شجره خبیثه ای که بی ریشه از سطح زمین جهیده باشد، نه توانائی مقاومت در برابر بادهای پائیزی را دارد و نه دسترسی کافی به آب و خاک برای ادامه حیات و رشد و نمو. بنابراین در این بی قراری و بی ثباتی با اولین طوفان و تندباد روزگار از ریشه کنده میشود. (۱۲)

این تمثیل نمودار وضعیت دو گروه است که اولی با ویژگی «کفر و ظلم» و دومی با خصوصیت «ایمان و عمل صالح»، در آیات قبل (۱۳) و بعد (۱۴) آن معرفی شده اند. باین ترتیب تصریح گردیده است که منظور از «شجره خبیثه»ای که استقرار و دوامی ندارد عملکرد، «ظالمین کافر» است و مقصود از «شجره طیبیه»ای که در زمین و آسمان ریشه و ساق و برگ گسترانده و میوه و محصول میدهد، دستاورد «مؤمنین صالح» است (۱۵) که خداوند با «قول ثابت» (توحید) آنها را در دنیا و آخرت ثبات می بخشد (یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الاخره...) در این تقابل و تعارض، واژه کفر در برابر ایمان، و واژه ظلم در برابر «عمل صالح» قرار گرفته است. اما کفر علاوه بر تقابل با ایمان در موارد عدیده ای، در تقابل با شکر نیز قرار گرفته است. (۱۶) شکر و کفر هم همواره در ارتباط با «نعمت های» الهی معنای خود را افاده مینمایند. (۱۷) این رابطه، هم در ادامه همین آیات بچشم میخورد. (الم تر الی الذین بذلوا نعمت الله کفراً...) و هم در چند آیه بعد و درست در آیه ایکه مقدم بر مجموعه آیات مربوط بابراهیم قرار گرفته:

و اتیکم من کل ما سالتموه و ان تعدوا نعمت الله لاتحصوها ان الانسان لظلوم کفار. (۱۸)

در این سوره از یکطرف جریان «ظلم و کفر» نسبت به «نعمات الهی» را که صفت مذمومی است برای انسان (ان الانسان لظلوم کفار)، در مسیر تاریخی اقوام و ملل گذشته نشان میدهد و از طرف دیگر (بلافاصله پس از آیه فوق) مصداق مشخصی از مفهوم مقابل آنرا که عمل صالح (در برابر ظلم) و ایمان و شکر (در برابر کفر) (۱۹) میباشد معرفی مینماید. این مصداق همان ابراهیم یعنی انسان برتری است که وظیفه خود را در عالم هستی، «ایمان» به پروردگار جهانیان، و شکر «نعمات» او را، «عمل صالح» شناخته است. (۲۰) نمودار ذیل تقابل این دو معنا را مشخص مینماید.

کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور

ظلمات ← نعمات الهى ← نور

كفر { ايمان ، شكر

ظلم { عمل صالح

و اما «ایمان و عمل صالحی» که در تقابل با «ان الانسان لظلوم کفار» در داستان ابراهیم به نمایش گذارده شده است، جلوه های متعدی دارد که ذیلاً پرتوی از آنرا از دریچه تنگ بصیرت این بنده کمترین نظاره میکنیم:

الف- ایمان
همانطور که در نمودار قبل نمایان است، ایمان و شکر واژه های مقابل کفر (از دو زاویه مختلف) هستند، هرگاه نعمت خدا مطرح باشد، در برابر کفر، شکر قرار می گیرد و هرگاه اعتقاد و باور به پروردگار مطرح باشد، واژه «ایمان» جایگزین میگردد. (۲۱)

 اکنون باید ببینیم «ایمان و شکر» ابراهیم در آیات این سوره چگونه تبیین شده است؟ اولاً در هفت آیه ای که اختصاص بابراهیم یافته ۹ بار نام «رب» تکرار شده است که دلالت بر ایمان خالص و توحیدی آنحضرت و اِشعار کامل او به نقش ربوبیت خداوندی مینماید:

اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد امناً... رب انهن اضللن کثیراً من الناس... رنا انی اسکنت من ذریتی بنواد غیرذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیمواالصلوه... ربنا النک تعلم ما نحفی و مانعلن... انّ ربی لسمیع الدعاء، رب اجعلینی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء، ربنا اغفرلی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب.

ثانیاً اولین درخواستش از پروردگار، پس از امنیت خواستن برای شهر مکه، دور ساختن خود و فرزندانش از پرستش اصنام (بت‌ها) و آگاهی از بطلان آنها بوده است:

و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد امناً و اجنبنی و بنی ان تعبد الاّصنام. رب انهن اضللن کثیرا من الناس... (۲۲)

شاکر بودن ابراهیم را، هم در وظیفه شناسی و بکار بردن نعمت های الهی در جهت خواست منعم میتوان دید (بناکردن خانه خدا و اداره آن و پیشوائی مردم و گماردن ذریه اش برای خدمت در کانون توحیدی برای اقامه صلوه و...، (۲۳) و هم در آرزوی «شاکر» گشتن ذریه اش و مردم:

ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم و ارزقهم من الثمراتِ لعلهم یکشرون.

ب- عمل صالح
در مورد «عمل صالح» که مقابل واژه «ظلم» قرار دارد، آیات موردنظر بوضوح نقش مصلحانه ابراهیم را نشان میدهد، آیا عمل شایسته ای از: امنیت طلبیدن برای مردم (در برابر قتل و غارت مرسوم در شبه جزیره)، اجتناب از بت پرستی، دلسوزی برای گمراهان و هدایت و پیشوائی آنان، طلب غفران برای مخالفان (بجای نفرین)، اسکان همسر و فرزند در سرزمین خشک و سوزان مکه برای خدمت بمردم و پاک و طاهر نمودن خانه برای حاجیان، دعای رزق و روزی برای مردم،... و بالاخره اقامه صلوه و استغفار برای خود و والدین و جمیع مؤمنین، شایسته تر و صالح تر وجود دارد؟ مگر نه اینستکه دو امت بزرگ این روزگار یعنی امت اسلام و بنی اسرائیل از دو سرچشمه اسمعیل واسحق که دو فرزند ابراهیم بوده اند ناشی شده اند؟ براستی که ابراهیم بزرگترین «مصلح» تاریخ و سرسخت ترین مبارز علیه «فساد» (ضد اصلاح) در همه عصرها و نسل ها بوده است و عمل صالح او همچون «شجره طیبه» تمثیل گشته در قرآن بیشترین بهره را برای بنی آدم به بار آورده است.

درود خدا بر آن بنده بااخلاص باد!


۱ - سوره های یونیس (۱۰)، هود (۱۱) یوسف (۱۲)، ابراهیم (۱۴).
۲ - سوره های ۱۰ تا ۱۵
۳ - آیات ۵ تا ۱۵
۴ - آیات ۳۵ تا ۴۱
۵ - الر کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید.
۶ - پس از مقدمه ۴ آیه ای سوره، آیات ۵ تا ۱۵ متعلق باین مطلب است..
۷ - و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور.
۸ - منظور از کلمه، ترکیبی از حروف نیست، تبلکه در فرهنگ قرآنی بار معنائی عمیق تری دارد و به ارزشها و اصولی که نقش «تأثیرگذارنده» دارند اطلاق میشود. ترکیب حروف نیز از آنجائیکه معنائی را میسازد که در ذهن شنونده یا خواننده تأثیر میگذارد (مثبت یا منفی) کلمه نامیده میشود. به زخم کارد یا نیزه نیز بدلیل جراحتی (تأثیری) که در بدن میگذارد «کلم» میگویند.
۹ - شجره تنها درخت نیست، بلکه هر آنچه مانند درخت ریشه و ساقه و شاخ و برگ داشته باشد شجره است. مثل سلسله های حکومتی که قدرتشان از ریشه ای (مردمی یا قدرت خارجی) تغذیه میکند و اندامی بنام مهره های اصلی رژیم دارند و تشکیلاتی لشکری و کشوری همچون شاخ و برگ گسترده درخت (به آیه ۶۰ اسراء مراجعه کنید در اشاره به بنی امیه).
۱۰ - منظور از «اذن الهی» همان فانونمندیهای حاکم بر طبیعی است که به درخت سالم اجازه رشد و نمو میدهد.
۱۱ - آیات ۲۴ و ۲۵ – الم ترک کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیه اصلها ثابت و فرعها فی المساء. تؤتی اکلها کل حین باذن ربها و بصرب الله المثال للناس لعلهم یتدکرون.
۱۲ - و مثل کلمه خبیثه اجتثت من فوق الارض مالها من قرار.
۱۳ - آیتت ۲۲ و ۲۳ - ... انی کفرت بنا اشر کتمون من قبل انّ الظامین لهم عذاب الیم. و ادخل الذین آمنوا  و عملوا الصالحاتِ جنّات...
۱۴ - آیه ۲۷ – یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الاخره و یضل الله الضالمین و یفعل الله مایشاءُ – الم تر الی الذین یدلوا نعمت الله کفرا...
۱۵ - در آیه ۲۳ (مقدمه این مجموعه) به ایمان و عمل صالح اشاره کرده است ولی در آیه ۲۷ (انتهای مجموعه) بجای عمل صالح با «قول ثابت» که مصداقی از آن است آماده است.
۱۶ - چنین تقابلی در آیات دیگری نیز مشاهده میشود از جمله سوره ها و آیات: نمل ۴۰- زمر ۷- لقمان ۱۲ – بقره ۱۵۲ – سبا ۱۵
۱۷ - در آیات ۵ تا ۸ این سوره که ناظر به رسالت حضرت موسی است، بوضوح تقابل کفر و شکر در ارتباط با نعمت های الهی مشاهده میشود:
و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله این فی ذلک لایات لکل صبار شکور – و اذ قال موسی لقومه اذ کروا نعمه الله علیکم... و اذتاذن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید – و قال موسی ان تکفروا انتم و...
۱۸ - آیه ۳۴ – (خداوند) تمامی آنچه از او درخواست گردید (بزبان حال یا قال) بشما بخشید (بطوریکه) اگر بخواهید نعمت های الهی را بشمارش در آورید هر گونه نتوانید (با اینحال) انسان بی ستمگر و حق ناشناس است.
در مورد رابطه شکر با نعمت میتوانید بآیات ۱۲۱ سوره نحل و ۶۲ سوره فرقان بعنوان نمونه مراجعه نمائید.
۱۹ - کلمات قرآن برحسب آنکه از چه زاویه ای مورد توجه قرار گیرد. معنای خاصی میدهد و بهمین دلیل کلمات مخالف و متضاد آن ینز متغیر میباشند، گاهی برای یک کلمه تنها یک کلمه مخالف میتوان یافت. اما در مواردی می بینیم بازای یک کلمه، دو یا چند کلمه مخالف وجود دارد. در این زمینه شواهد زیادی میتوان ارائه داد که بخاطر احتراز از اطناب کلام از آن اجتناب میکنیم. اجمالاً در مورد واژه کفر بایات ۱۴۷ تا ۱۵۱ سوره نساء اشاره مینمائیم که در مقابل آن ترکیبی از ایمان + شکر بکار رفته است.
ما یعفل الله بعذابکم ان شکرتم و امنتم... ان الذین یکفرون بالله و رسله و... اولئک هم الکافرون حقاً و اعتدنا للکافرین عذاباً مهیناً
در آیه فوق علت عذاب را کفر شمرده و رفع عذاب را «شکر و ایمان» که مقابل آن است.
همچنانکه واژه کفر بعضاً در تقابل با (ایمان + کفر) بکار رفته است، واژه شرکت نیز در مواردی در تقابل با (عبادت +شکر) در قرآن آمده است. از جمله آیه ۱۷ سوره عنکبوت و آیه ۶۶ سوره زمر:
انما تعبدون من دون الله اوثاناً... و اعبدوه و اشکرواله الیه ترجعون
... لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین. بل الله فاعبدوکن من الشاکرین.
۲۰ - در آیات دیگری از قرآن نشان داده میشود که شکرِ نعمت، همان عمل صالح است. از جمله:
الف- سوره نمل آیه ۱۹ – فتبسم ضاحکاً من قولها و قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی و الدی و ان اعمل صالحاً ترضیه و ادخلنی برحمتک فی عبادک الصالحین.
۲۱ - در مواردی که مسئله توحید مرح باشد اغلب واژه شرکت در برابر ایمان یا (عبادت+شکر) قرار میگیرد.
۲۲ - آیات ۲۵ و ۲۶ – بیاد آور زمانی را که ابراهیم دعا میکرد، پروردگارا اینجا را شهر امنی قرار ده و مرا و فرزندانم را از پرستش بتان دور بدار. پروردگارا آنها بسیاری از مردم را گمراه ساخته اند.
۲۳ - آیه ۲۷ – پروردگارا، من بعضی از ذریه ام – (هاجر و اسمعیل) را در سرزمین بی کشت و زرعی نزد خانه محترم تو بخاطر بپاداشتن «نماز» اسکان داده ام، پروردگارا پس دلهای مردمانی را بسوی آنان مایل بگردان و از ثمرات روزیشان ده شاید شاکر (نعمت هایت) باشند.




آیات قرآن سخنرانی مکتوبات

كليه حقوق اين سايت محفوظ و متعلق به پيام است
Payam