مقدمهابراهیممناسکمطالعاتبازدیدهامدینة النبیپخش زنده






ابراهیم اولین امام
نخستین فارغ التحصیل مدرسه مکارم اخلاق و الگوی تسلیم به خدا

سوره بقره که از پیوند چندین گروه آیات مستقل، و در عین حال مرتبط و منسجم، نازل شده در طول حدود بیست سال، تشکیل یافته، بخش عمده ای را نیز بابراهیم(ع) اختصاص داده است. (۱) سوره بقره با نزول کتاب و نقش مردم (مردم شناسی از زاویه هدایت) و تنذیر و تبشیر ایمانی آغاز میشود (۲) و پس از آن داستان خلقت اولیه انسان و طرح و برنامه بلند مدتی را که برای رشد و کمال او در نظر گرفته شده است بیان مینماید. بدنبال این دو بخش، مفصل ترین قسمت سوره را که مربوط به «بنی اسرائیل» است، بعنوان اولین تجربه جامعی که بنی آدم در راستای طرح و برنامه خلقت کسب کرده، و مصداقی کامل از مشکلات و موانعی که در نفس آدمی برای طی طریق رشد و رستگاری وجود دارد، میخوانیم. آیات مربوط بحضرت ابراهیم که درست پس از این بخش مفصل، و بدنبال مذمت های مفصل از منحرفین اهل کتاب آمده است، نمونه نادری را نشان میدهد که در کوره ابتلائات الهی آبدیده شده و در امتحانات مختلف سربلند و پیروز بمقام نخست در جایگاه امامت و پیشوائی خلق نائل گشته است.

یادآوری توحید و تسلیم ابراهیم پس از نقل تاریخ بنی اسرائیل و شرح تنگ نظری ها و تعصبات قومی و نژادی آنها، واهی بودن ادعای کسانی را آشکار میسازد که با انتساب بآنحضرت خود را برتر از دیگران می پنداشتند.

از ماجرای مفصل مجاهدات و مکاشفات ابراهیم، در این سوره تنها نقش او را، پس از نائل شدن بمقام امامت، در تجدید بنای «بیت» و دعاهای بلیغ و بی نظیرش برای آبادانی مکه، مؤمنین، خود و فرزندش، و نسل و نژادی که در آینده از ذریه او پدید آمده و پاسدار رسالت توحیدی خواهند گشت، بیان کرده است. این بخش که قبل از آیات مربوط به «قبله  و مسجدالحرام» آمده است، فلسفه رو کردن به کعبه را که کانون توحیدی عالم و یادآوری تلاش های خالصانه و تسلیم خاضعانه ابراهیم است بیان مینماید و رمز مناسک و شعادتری را که هر کدام اشاره و عنایتی به مرحله ای از مراحل سیر و سلوک عملی او بسوی خدا است، با نمایش «تسلیم» ابراهیم به پروردگارش تبیین مینماید. این آیات با یادآوری ابتلائات گوناگونی که خداوند ابراهیم را بآنها مبتلا ساخت آغاز میشود و اتمام امتحانات و افتخار نائل شدن آنحضرت را بمقام امامت و تداوم آنرا در ذریه صالحش اعلام مینماید:
و اذابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً، قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین.

پس از آن، مرجع و مأمن قرار دادن «بیت» را برای مردم یادآوری مینماید تا در مقام ابراهیم که رمز قیام توحیدی او در زمین و زمان آلوده به شرک است، رو بخدا آورند، همان ابراهیمی که بهمراه فرزندش عهده دار پاکسازی و دفع پلیدی (شرک و بت پرستی) از خانه و آماده ساختن آن برای طواف کنندگان، معتکفین و نمازگذران، از طرف خداوند بود.
و اذ جعلنا البیت مثابه للناس و امنا و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی و عهدنا الی ابراهیم و اسمعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود:

پس از این مقدمات، از دعا و درخواست های ابراهیم که دامنه گسترده ای دارد، یاد میکند. اولین دعای او طلب آبادانی و امنیت و فراوانی رزق و روزی برای حریمی است که هنوز بیابانی خالی از سکنه و فاقد امنیت و آثار آبادی است و با جوشیدن آب زمزم و تجدید بنای «بیت» و اسکان ذریه اش برای خدمتگزاری به خداجویان، امید است مردمانی بآن روی آورند. چنین دعائی که نشانگر سعه صدر و بلند نظری و مردم دوستی است، و از اوج ایمان و احسان یک انسان آگهی میدهد، در مقایسه با آیات بخش قبل که ضیق صدر و تنگ نظری و خودپرستی و تعصبات قومی و نژادی بنی اسرائیل را در روند تاریخ این امت نشان میدهد، معنای خاصی را افاده مینماید. ابراهیم برای کسانی دعا میکند که نه تنها قوم و خویش و هم وطن و همشهری او نبودند بلکه هرگز آنها را ندیده و چشم طمعی به تلافی و تشکر آنها نمیتوانست داشته باشد، کسانیکه از قرون و قبائل مختلف قرار است بآن سوی روی آورند و خدا را بندگی کنند:
و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا بلدا امنا و ارزق اهله من الثمرات من آمن منهم بالله و الیوم الاخر قال و من کفر فامتعه قلیلاً ثم اضطره الی عذاب النار و بئس المصیر.

نکته قابل توجه در آیه فوق، اختصاص دعای ابراهیم برای مؤمنین به خدا و آخرت و پاسخ پروردگار در تعمیم نعمات درخواستی برای تمام مردم، حتی کافران میباشد، این حقیقیتی است که در آیات متعددی بر آن تصریح و تأکید نموده و نعمات دنیائی را که بهره مندی قلیل در برابر نعمات کثیر آخرت است، در زندگانی زمینی، تا اجل معین برای تمامی بنی آدم تضمین نموده است. (۳) هر چند این بهره مندی و دنیاطلبی بخاطر فراموشی آخرت به عذاب آتش و بدی عاقبت منتهی میگردد.

پس از دعای جامع و عمومی فوق الذکر، دعاهای دلنشین ابراهیم را بهنگام بنای خانه و بالا بردن دیوارهای آن، بکمک فرزندش اسمعیل، بگوش جان می شنویم، این معمار بزرگ بنای توحید، همچون معماران بناهای دنیائی که در حال کار، اشعار و کلماتی را تکرار میکنند، از کار و آرزوهائی را زیر لب زمزمه میکرد. زمزمه های او را که زیباترین فرازها در ارتباط انسان با خدا است، قرآن پس از قرنهای متوالی برای اهل عشق و عرفان نقل کرده است، این دعاها شامل سه فراز اصلی است و تماماً با توسل بمقام ربوبی «ربنّا» آغاز و مراتب تسلیم، توبه، تلاوت آیات، تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفس را برای خود، فرزندان و نسل های آینده ذریه اش از خداوند طلب مینماید. این دعاهای بلیغ را که هر کدام بتناسب موضوع با تمسک به نام نیکوئی از پروردگار ادا شده با هم ترنم مینمائیم:
و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسمعیل،
... ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم
ربنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امه مسلمه لک وارنا مناسکنا و تب علینا انک انت التواب الرحیم
ربنا و ابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم انک انت العزیز الحکیم.

اولین درخواست ابراهیم که با تمسک به نام های نیکوی «سمیع العلیم» ادا شده، اقبال پروردگار به آرزو و آرمانی است که آن پدر و فرزند با بنای «بیت» در دل می مپروراندند، آرزوئی که جز با روکردن و پذیرش پروردگار به رستگاری راهی ندارد. دعای دوم او که از دو نفر (پدر و فرزند) به ذریه و امت مسلمان آینده تسری و توسعه پیدا کرده، با توسل به اسماء «تواب الرحیم» بیان گشته است. در این فراز، آرزوی ابراهیم را در نائل شدن بمقام «تسلیم» بگوش هوش می شنویم و نیاز درونی و آمادگی قلبی او را برای دل سپردن به پروردگار و تشخیص مناسک (راه و رسم بندگی و عبادت) و توبه بدرگاه خدا احساس مینمائیم. و بالاخره در سومین فراز، دامنه دعا و اوج آمال و عمق آرزوی ابراهیم را به رستگاری انسان در عصرها و نسل های آینده میشنویم که مبعوث شدن رسولی را از میان آنها برای تلاوت نشانه های الهی و تعلیم کتاب و حکمت و تکزیه شان آرزو میکند. این دعا که قرنها قبل از بعثت پیامبر خاتم با توجه به صفات «عزیز الحکیم» ادا شده، وسعت اندیشه و آینده بینی گسترده و آزاد شدن ابراهیم را از قید زمان و مکان نشان میدهد. تحقق این دعا را پس از قریب دو هزار سال، پروردگار حکیم با برانگیخت رسولی از میان مردم گمراه و نزول کتاب هدایت بر او، در ابتدای سوره جمعه (۴) بدینسان بیان مینماید.
هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین.

پس از نقل دعاهای بلند ابراهیم، رغبت و روی آوردن به «مله ابراهیم» را که همان آئین عملی و شیوه عاری از شرک آن بنده تصفیه شده در دنیا و صالح در آخرت است توصیه مینماید و رویگرداندن از آئین او را، که تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت است، نشانه ای از سفاهت و بی خردی میشمارد:
و من یرغب عن مله ابراهیم الا من سفه نفسه و لقد اصطفیناه فی الدنیا و انه فی الاخره لمن الصالحین.

آنگاه نشانه بلوغ عقلی ابراهیم و دلیل صاف و خالص شدن او را در اجابت دعوت پروردگارش به «تسلیم» و آگاهی و اشعارش به ربوبیت جهانشمول پروردگار میشناسد:
اذ قال له ربه اسلم قال اسلمت لرب العالمین.

ابراهیم که با «تسلیم» کامل به پروردگار، «توحید» خداوندی را در عمق وجود خود احساس کرده بود، «اسلام» را بعنوان تنها دینی که توسط پروردگار برای بندگان برگزیده و تصفیه شده به فرزندش (اسحق) و او نیز به یعقوب و یعقوب نیز بهنگام مرگ به فرزندانش توصیه مینماید تا جز تعبد به خداوند یکتا و تسلیم باو راه دیگری در زندگی نپیمایند:
و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتمو تن الا و انتم مسلمون
ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسمعیل و اسحق الها واحدا و نحن له مسلمون.

پس از آیات فوق، که مقام ابراهیم و فرزندان و ذریه پاک او را با تأکید بر موحد و مسلم بودن آنها نشان میدهد، در آیات ۱۳۴ تا ۱۴۱ که با جمله یکسانی (تلک امة...) آغاز و خشتم میشود، اقوال عاری از حقیقت اهل کتاب (یهود و نصاری) را در ادعای هدایت یافتگی و برتری ایمانی و انتساب آئین خود بابراهیم بیان مینماید و برای آنکه مسلمانان را از چنین خودبینی و تعصب و تنگ نظری آزاد نماید، آنها را آموزش میدهد علیرغم اهل کتاب، ایمان کامل خود را به خدا و آنچه بر خودشان نازل شده (قرآن) و آنچه بر ابراهیم و اسمعیل واسحق و یعقوب و اسباط نازل شده و آنچه (کتبی که) به موسی و عیسی داده شده و آنچه بر (سایر) پیامبران از جانب پروردگارشان داده شده، اعلام نموده و خلوص تعبد خود را نسبت بخداوند نشان دهند. در این آیات، که ذیلاً برای تعمق و تدبر بیشتر نقل میگردد، همچون آیات قبل، بر تسلیم و تعبد و اخلاص برای خداوند یکتا توصیه و تأکید شده و سه بار به مسلمانان توصیه میگردد بگویند:
نحن له مسلمون، نحن له عابدون و نحن له مخلصون (۵)
تلک امه قد خلت لها ما کتبت و لکم ما کسبتم و لاتسئلون عما کانوا یعملون و قالوا کونوا هوداً او نصاری تهتدوا قل بل مله ابراهیم حنیفاً و ماکان من المشرکین
قولوا امنا بالله و ما انزل الینا و ما انزل الی ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و الاسباط و ما اویی موسی و عیسی و ما اوتی النببیون من ربهم لانفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون
فان آمنوا بمثل ما امنتم به فقد اهتدوا و ان تولوا فانما هم فی شقاق فسیکفیکهم الله و هوالسمیع العلیم.
صبغه الله و من احسن من الله صبغه و نحن له عابدون
قل اتحاجوننا فی الله و هو ربنا و ربکم و لنا اعمالنا و لکم اعمالکم و نحن له مخلصون
ام تقولون ان ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و الاسباط کانوا هوداً او نصاری قل ءانتم اعلم ام الله و من اظلم ممن کتم شهادهً عنده من الله و ما الله بغافل عما تعملون
تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لاتسئلون عما کانوا یعملون


۱ - آیات ۱۲۴ تا ۱۴۱ و آیات ۲۵۸ و ۲۶۰.
۲ - آیات ۱-۲۹.
۳ - از جمله آیات: اسراء ۱۸ – آل عمران ۱۴۵
۴ - همچنین در آیه ۱۶۴ سوره آل عمران (لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته...).
۵ -کلمه «له» که مقدم بر اسما<: مسلمون، مخلصون آمده است، انحصار و اختصاص را نشان میدهد. یعنی ما منحصراً تسلیم خدا، پرستنده او و خالص کننده اعمالمان برای او هستیم.




آیات قرآن سخنرانی مکتوبات

كليه حقوق اين سايت محفوظ و متعلق به پيام است
Payam